زندگی خره

مطمئنا اینکه الان درباره ش فکر کنم با وقتی که به طور قطع مطئمن بشم که قراره این اتفاق بیوفته کلی توفیر داره؛ هیچوقت نمیتونیم حال اونموقعمون رو درک کنیم و باهاش کنار بیایم. من الان فکر میکنم این مساله برام مهم نیست و هرچه زودتر بهتر(میتونم باهاش کنار بیام)؛ ولی اگه واقعا قرار باشه این اتفاق بیوفته… فکرنکنم به این راحتیا باشه! اینکه ندونیم ی خوبی داره(حرص نمیخوریم) و اینکه بدونیم هم به نوعی خوبه(از باقی مونده وقتمون استفاده میکنیم). اما چه بهتر اینکه همیشه منتظرش باشیم، مواظب کارامون باشیم و به سرانجام برسونیمشون و همیشه مراقب عادات غذاییمون باشیم تا لااقل این پروسه طبیعی اتفاق بیوفته(شتر بی صاحابیه که در خونه همه میخوابه یه روزی)

مردم کشورهای دیگه رو نمیدونم ولی ما ایرانیا خیلی بدعادت هستیم. قرمه سبزی و پلو و چلوی چرب و کم ارزشی(از نظر غذایی) داریم و با تعصب بیجا هر روز از غذاهای سالم و مغذی صرف نظر میکنیم که خورش های آنچنانی بخوریم یا حتی اگه پول نداشته باشیم دیگه فقط باید دنبال ی چیزی باشیم که سیرمون کنه!(حالا فشارهای عصبی و سایر مسائل بماند…)

مخلص: بیاین ی خورده به خودمون احترام بذاریم؛ به فکر سلامتیمون باشیم که آب رفته به جوی باز نخواهد گشت…

مرسی!

بیان دیدگاه