شما یادتون نمیاد ولی..تهه تهش هممون آدمیم!

چندوقتیه جماعت نوستال باز تو نت زیاد شده. نه اینکه اتفاق خاصی افتاده باشه ها،نه! فقط اونایی که چند دهه پیش تو قنداق و گهواره بودن حالا بزرگ شدن و دارن خودی نشون میدن!

چندروز پیش ی پیج تو فیس بوک پیداکردم با عنوان «شما یادتون نمیاد» که ملت میان خاطرات مشترک دو سه دهه گذشتشون(اکثرا دهه 50، 60، 70) رو نقل میکنند و به قولی نوستالژی خون آدمو بالا پایین میکنن(البته قبل از اون تو گودر و توئیتر از این دست مطالب دیده بودم. ولی نسخه فیس بوکی اون به نظرم بهتره) ی حس غریبی به آدم دست میده، هم خوشحالی از یادآوری خاطرات سالهای گذشته هم غمگین که چقدر زود گذشت و چقدر سخت بود و .. چه زمان و مکان بدی به دنیا اومدیم ما!

هم اونایی که جوونی نکردن، هم اونایی که بچگی سخت و تلخی داشتن و… کلا همه تو شرایط خاصی بودیم. تو واقعیت خارج از دنیای مجازی خیلیاشون اینطوری نیستن، طرف حالا واسه خودش کسی شده کلی ریش و پشم داره، یا اون یکی شوهر کرده و حالا بچه داره.. بعد تو بچگی کارایی میکرده که باورش برای آدم سخته؛ کار بدی نیست. دوست داشتنیه باعث میشه با اون بُعد پنهان شخصیتیشون آشنا بشی و یادت باشه همه مثل همیم، خوشبختانه یا بدبختانه تو این حوالی به دنیا اومدیم و شاهد بدی و خوبی های مشترکی بود. سرنوشته دیگه چه میشه کرد..؟ حداقل خودمون هوای همدیگرو داشته باشیم  😕

ادامه مطلب ی سری از مطالب گلچین شده رو قرار دادم فیض ببرید 😀

شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.

شما یادتون نمیاد، آخر همه فیلم ویدئو‌ها شو ضبط میکردن.

شما یادتون نمی یاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید 1 ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.

شما یادتون نمیاد، کیک می خریدیم پونزه زار. کاغذ زیرش رو هم می جویدم!

شما یادتون نمیاد آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!

شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.

شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.

شما یادتون نمیاد ، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !

شما يادتون نمياد، اون قايق ها رو که توش نفت ميريختيم و با يه تيکه پنبه براش فتيله درست ميکرديم و بعد روشنش ميکرديم و ميگذاشتيمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا ميکرد و حرکت ميکرد و ما هم کلي خر کيف ميشديم..!!!

شما یادتون نمیاد اونجا که الان برج میلاد ساختن، جمعه ها موتورهای کراس میومدن تمرین و نمایش. عشقمون این بود که بریم اونا رو ببینیم. راستی چی شدن اینا؟

شما یادتون نمیاد، این چیه این چی چیه؟ کفش نهرین بچه ها, شما هم میخواین؟ بـــــله..

شما یادتون نمیاد سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شک…ر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.

شمما یادتون نمیاد: ستاره آی ستاره پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی بابامو تو ندیدی؟
دیدمش از اونجا رفت اون بالا بالاها رفت بالا پیش خدا رفت
خدا که مهربونه پیش بابام میمونه
گریه نمیکنم من که شاد نباشه دشمن

شما یادتون نمیاد چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد 4 تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.

شما یادتون نمیاد، همیشه کفش پاشنه بلندای مامانمونو می پوشیدیم و احساس بزرگی بهمون دست میداد.

شما یادتون نمیاد چکمه پلاستیکی که مامانا از کفش ملی میخریدند پامون میکردند.

شما یادتون نمیاد… فیلم ویدئو که یواشکی زیرپیرهنمون قایم می کردیم؛بعدم می گفتیم کیفیتش آینه س!

شما یادتون نمیاد اون سریالی که مرد دوچرخه سوار میگفت دریا موجه کاکا دریا موجه (دریا با کسره د )

شما یادتون نمیاد…جنازه از ویدئو راحت تر جا به جا می شد!

شما یادتون نمیاد شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت.

شما یادتون نمیاد…تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم!

شما یادتون نمیاد که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید تموم داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره.

شما یادتون نمیاد،انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم: بر پاااا….بر جاااا…. کی غایبه؟ مرجاااان…دروغ نگو من اینجااام…

شما یادتون نمیاد، چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر.

شما یادتون نمیاد به زور می بردنموم نماز،ما هم برای اینکه نریم می رفتیم تو دستشویی ها قایم می شدیم!

شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!

شما یادتون نمیاد, سریال روزی روزگاری که پخش میشد تیکه کلام رایج بین مردم شده بود «التماس نکن»

شما یادتون نمیاد، تو بلفی و لیلیبیت.. عمو دکتره همیشه مست و پاتیل بود! دماغش همیشه قرمز بود و بطزی مشـ.روبـش دستش!

شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون.

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی.

شما یادتون نمیاد آتروپات رو که گرم میکرد.

شما يادتون نمياد ولي سره كلاس انشاء كه ميشد اگه نوشته بوديم دل تو دلمون نبود معلم صدا بزنه ولي اگه ننوشته بوديم زنگ استراحت دل درد ميگرفتيم!

شما یادتون نمیاد اون وقتا واسه ختنه کردن دکتر نمیرفتیم که…یه دونه اوستا کار میومد با یه قیچی!

شما یادتون نمیاد یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.

شما یادتون نمیاد، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!

شما يادتون نمياد دبستان كه بوديم معلم بهداشت يه ساعتايي مي اومد با مدادامون لاي موهامونو نگاه مي كرد.

شما یادتون نمیاد، دبستان بودیم اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبستانی هاست! رفتیم دبیرستان دوباره اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبیرستانی هاست – خدا رحمتت کنه اما بالاخره امیدت به کی بود!؟؟

شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم همیشه وقتی دامن می پوشیدیم .. مامان مرتب تذکر می داد درست بشین دختر!!

شما یادتون نمیاد! روی فیلمای عروسی، موقعی که دوماد داشت حلقه رو توی انگشت عروس می کرد؛ آهنگ یه حلقه طلایی معین و می ذاشتن.

شما یادتون نمیاد:قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..

شما یادتون نمیاد تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.

شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.

شما یادتون نمیاد، اولین بار که سر کلاس مثلثات سینوس،کسینوس درس می‌دادن بزور جلوی خندمونو میگرفتیم!

شما یادتون نمیاد، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…

شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ

شما یادتون نمیاد، مراد برقی عاشق محبوبه بود، وقتی سریال مراد برقی شروع میشد پرنده تو خیابونها پر نمی‌زد.

شما یادتون نمیاد ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.

پدر داشت روزنامه مي خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پيش پدرش رفت و گفت : پدر بيا بازي کنيم پدر که بي حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنيا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتي عکس را به پدرش داد. پدر ديد پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسيد که نقشه جهان رو …از کجا ياد گرفتي؟ پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتي آدمها درست بشن دنيا هم درست ميشه !

10 پاسخ به “شما یادتون نمیاد ولی..تهه تهش هممون آدمیم!

  1. من در واقع بخاطر این پست خاص که از طریق گروه ر/ا/ه-س/ب/ز به دستم رسید به وبلاگ خوب شما پا گذاشتم.
    خیلی از این‌ها رو من هم یادم میاد یا بهتر بگم یادم اومد، روزگاری بود برای خودش!
    یادش بخیر نوشابه ۵ تومنی، مدرسه موش‌ها، بابا آب داد، دکتر ارنست، مهاجران، مارش‌های نظامی و …

    ————–
    soo3:
    مرسی از اینکه گفتی از کجا اومدی، خوبی از خودتونه. این پستم که بیشتر نقل قول بود، به هر حال ممنون 😳

  2. البته که بیشترش یادمون میاد ولی چیزایی که گفتی مال دو دهه است و بعضی هاشم مخصوص دختراست
    ولی شما هم یادت میاد از خدامون بود آژیر قرمز تمرینی بزنن که کلاس تعطیل بشه
    یادت میاد دهه فجر یه هفته آب ول میکردیم تو کلاس که مثلا داریم تمیز میکنیم که کلاس تعطیل بشه

    • نه خداییش اینطور شفاف یادم نمیاد، ولی یادمه که شیشه هارو چسب کاری کرده بودیم و پتو زده بودیم به پنجره و وقتی آژیر قرمز میزدن احساس میدویدم تو بقل بابام(دوسالم بود ولی یه صحنه هایی یادم میاد)

  3. سلام .
    چه طوری ؟ خوبی ؟ خانوم یه ختم برای این همنام ما بگیر از دستش راحت شیم ملت هم یه نموره گریه کنن حسابی 🙂

    موفق باشی – محمود

  4. شما يادت مياد قلك نارنجك و تانك ميدادن تو مدرسه ميگفتن پرش كنيد براي رزمنده ها / كومپوت و خوراكي بياريد برا جبهه/ برنامه جنگ جنگ تا پيروزي يا هموتنان عزيز توجه فر ماييد علامتي كه همكنون ميشنويد…….
    عجب روزگاري بود ….

  5. aشما یادتون نمیاد سریال تلخو شیرین , بالاتر از خطر , مرد 6 ملیون دلاری , افسونگر , آدم کوچولوها
    باگزبانی , دانل داک ,……..
    شما یادتون نمیاد وقتی تو مدرسه تغذیه میدادن کتابها مجانی بود .
    شما یادتون نمیاد وقتی 1 ریال میگرفتیم با اون پز میدادیم به همکلاسیها تا برا خوذمون شیر کاکائو بخریم, و شما یادتون نمیاد وقتی میرفتیم میدون شهیاد تا سنگ کره ماه رو که روسیها از ماه آورده بودن و به ایران هدیه کرده بودن . رو میرفتیم میدیدم
    آخ شما یادتون نمیاد 13 به در رو……. با گرام تپاز توی خیابون و پارکها و جنگلها

  6. همش يادم اومد، همشون
    تو يادت مياد هميشه دوست داشتيم كيفي بگيريم كه قمقمه داشته باشه
    دوست داشتيم كتابا و دفترامونو با كاغذ كادوي فوتباليستا (سوباسا) اينا جلد كنيم
    بسكوتي هاي روغني يا تينا رو ميذاشتيم زير آب تا خيس بشه بعد ميخورديم كه خوشمزه تر ميشد
    پفك هاي نمكيه كوچيك 250 تموني يادت مياد كه بعد لي لي پوت پفك بزرگ و نمكي وارد بازار كرد؟
    يادشون بخير….

بیان دیدگاه